×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× =text/java src=http://pagerank.pichak.net/rank/icon/?n=37&united.gohardasht.com/div style=display:noneh1a href=http://pichak.net/blogcod/pagerankپیج رنک گوگل/a/h1h1a href=http://pichak.netپیج رنک/a/h1/div
×

آدرس وبلاگ من

united.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hadi gh

نجات عشق

در جزیره ای زیبا تمام حواس زندگی میکردند. شادی، غم، غرور، عشق و حتی علم و ثروت.

روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواد رفت. همه ساکنان جزیره قایقهای خود را آماده کردند و شروع را ترک کردن جزیره کردند. اما عشق میخواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود. وقتی جزیره به زیر آب فرو میرفت عشق از ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک میکرد کمک خواست و گفت: آیا مرا با قایق خود میبری؟

اما ثروت گفت: قایق من پر از طلا و نقره است و جایی برای تو وجود ندارد.

پس عشق از غرور که با یک کرجی در حال دور شدن از جزیره بود کمک خواست.

غرور گفت: من نمیتوانم تو را به قایق خود راه بدهم چون تو خیس و کثیف شدهای و قایق قشنگ مرا کثیف میکنی.

غم در نزدیکی عشق بود و عشق از او کمک خواست.

اما غم با صدای حزنآلود گفت: آه عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج به این دارم که تنها باشم.

عشق به سراغ شادی رفت و از او خواست تا به او کمک کند.

اما شادی آنقدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را نشنید.

آب هر لحظه بالاتر میآمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت: بیا عشق من تو را خواهم برد.

عشق آنقدر خوشحال بود که فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که نجاتش داده بود، چقدر بر گردن او حق دارد.

عشق نزد علم که در حال حل کردن مسئلهای بر روی شنهای ساحل بود رفت و از او پرسید: آن پیرمرد که بود؟

علم پاسخ داد: زمان

عشق با تعجب گفت: زمان؟ اما او چرا به من کمک کرد؟

علم لبخندی خردمندانه و زد و گفت: زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است

پنجشنبه 24 آذر 1390 - 10:19:28 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
× برای این پست نظرات ارسالی پس از تایید مدیر وبلاگ به نمایش در خواهند آمد
نظر ها

http://united.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 24 آذر 1390   11:54:26 PM

mamnoon

http://www.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 24 آذر 1390   10:46:42 PM

eyval kheili khub bud

آخرین مطالب


eshg


سال 3000(نظر ندی نامردی)از دست ندین


یه داستان عاشقانه غمگین


نامه عاشقانه پسر9ساله


بیمارستان و عشق


قیمت معجزه


شیطان


کیک مادربزرگ


دوست مرد بهتراست یا دوست زن؟


دختر فداکار


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

71290 بازدید

64 بازدید امروز

9 بازدید دیروز

85 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements